سه‌شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۹۱

تلخی بی پایان

رفتم سینما بدون تو رفتم پله آخر و تمام مدت ازون لحظه ای که نشستم رو صندلی گریه  کردم تا آخر فیلم 
تو حتی یه سینما رفتن ساده رو هم از من دریغ کردی دلخوشیم به همین سینما رفتن با تو بود 
ازون بد تر تو فیلم حامد بهداد داشت 
لعنت به حامد بهداد که تو اداشو عین خودش در میاوردی و من از خنده ریسه میرفتم 
دلم برا دیالوگ گفتنات هم تنگ شده 
وقتی ناراحت بودم انقد دیالوگ های مسخره و خنده دار میگفتی تا بخندم و یادم بره ناراختیم 
یادت میاد عین حسرتی ها شدم 
حسرت همه جی به دلم مونده 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر