یکشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۹۰

من عزیز تو نیستم

کون لقت من که لذت بردم بازم میبرم تو از کفت رفت 
خودتو گرفتی که چی بشه؟که تو آدم خاصی هستی که خیلی مهم هستی نع
تو یه خودخواه خودبین تو خالی هستی که فقط حرف میزنی طبل تو خالی حتا جرات قدم اول رو برداشتن هم نداری
من عزیز تو نیستم تو خودت گفتی فقط یه دوست معمولی هستم 
خودت گفتی هیچ ارتباط احساسی با من نداری 
من که از اول تکلیفم معلوم بود 

 خر نفهم میتونستی  باشی خودت نمیخوای با اون دلایل تخمیت 
با اون تحلیل های بی خودت 
ترسو بزدل 
من گریه میکنم اما از تو قویترم چون کافیه اراده کنم و کاری رو انجام بدم نه مثل تو که اصن نمیدونی چی میخوای اصن تکلیفت با خودت معلوم نیست 

انقدر کار کن که جونت دراد 
هیچ آدم عاقلی زندگیش رو فدای کار نمیکنه زندگی واسه لذت بردنِ

من لذت بردم 

پنجشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۹۰

دوست داشتنم

هیچ کس اونطور که میخواستم دوستم نداشت همه از دور دوستم دارن
 ازم فرار میکنن تحمل ندارن یکم صبر کنن
ببینن من خوب میشم من  مطمئن میشم وبه آرامش میرسم 

همه از دور دوستم دارن