یکشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۹۰

امروز میرم سر کار جدید

امروز قراره برم سر کار جدید آقای مدیر یکم ترسوندم که فلام کارو بلدی و اینها منم بهش اظمینان دادم که بلدم 
میدونی چیه ؟
بلدم اما بصورت تجربی و چشمی نه اصولی و آکادمیک
خدا به خیر بگذرونه
از مصاحبه که اومدم گفتم همینو میخوام و عصر همین زنگ زد 
فعلا گفته از کارم راضی باشه سه ماه 
خنگ شدم اسم مهندسه یادم نیست چی بود
قراره ظهر زنگ بزنن برم سر کار شرکت تا خونمون یه ربع پیاده دِلِی دِلِی کنان راهه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر