پنجشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۰

دل به دل راه داره حتی اگه نفهمیم

امروز زنگ زد گفت ح. ف سر ناهار سراغتو گرفته پرسیده از مستانه چه خبر سر کاری رفته یا نه 
گفتم ح.ف مِهرَبان شده و بحثو عوض کردم 

نگفتم چند روزیه منم به یاد ح.ف ام و مدام توی سرم میچرخه نگفتم حتی نزدیک بود خل بازی در بیارم و بهش زنگ بزنم 
آره منم دارم به تو فکر میکنم اما میدونی چیه تو باید بخوای و قدم اول رو برداری ایندفعه من سر جام می ایستم و منتظر میمونم حتی شده همه عمرم رو 
من حتی مطمئن نیستم تو اصن منو میخوای یا نه 
جز دل دل کردنت روز آخر موقع خدافظی جز شایعات اون آدم حسود جز خوش و بش کردنت وقت تلفن 
همین 
از من چه انتظاری داری؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر