سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۹۰

میخوای ببار میخوای نبار میخوام بپوشمش

امروز مانتو و شلوار سفیدم رو پوشیدم و صندل
از سر تا پا زیر و رو سفید
کون لق این آسمون ابری که نه میباره نه آفتاب میشه
خسته شدم هی صبر کردم که آفتاب بشه هی گفتم نکنه بارون بگیره خیس بشم لباسم کثیف بشه

*این حشرات ریز سبز و سیاه انگار به لباس های سفید علاقه خاصی دارن هی تپی میان میشینن رو لباس سفید میخوای پرشون بدی له میشن و لکه میزان رو لباس سبز و سیاه

از این بهار دلگیر خسته شدم دلم تابستون گرم میخواد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر