پنجشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۸

اندر احوالات استخدام اینجانب

این کار پیدا شدن واسه منم مصیبتیه در نوع خودش
صبح کله سحر با کلی دل شوره پاشدیم رفتیم شرکت خودمون رو معرفی کردیم و معرفی نامه رو دادیم و فرم پر کردیم فرمودن آقای دکتر ساعت 12 تشریف فرما میشوند برین اون موقع بیایین
رفتیم و ساعت 12 برگشتیم جناب دکترهم که همه چیز در دستان ایشان است و هر طور عشق کنه رفتار میکنه گذاشت ساعت 1 اومد به کسی چه من کی باشم که  یک ساعت انتظار کشیدم  حقمه
و تمام مدت استرس داشتم که الان دکتر چه شکلیه چی میخواد ازم بپرسه و نکنه خراب کنم و اینها
اومد و بعد از صرف کردن چاییشون تنها سوال یکه ازم پرسید این بود
از کدوم دانشگاه فارغ التحصیل شدین
بعد هم گفتن بریم و خودشون پس از بررسی تماس میگیرن
چیو میخواست بررسی کنه من نمیدونم
چند  روز بعد دیدیم اونها تماس نگرفتن ما تماس گرفتیم و خانم منشی گفتن هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده و دارن بررسی میکنن و تماس میگیرن گفتیم باشه
دوباره سه روز بعد از اونچندین روز زنگ زدیم گفتن ما به این تخصص نیاز نداریم جواب منفیه
گفتیم باشه میاییم نامه رو بگیریم
وقتی گرفتیم توش دلیل رد رو  نوشته بود انصراف
آخه بگو نکبت با این دو نفر و نصفی کارمند خودتو لوس میکنی که چی حالا اگر یه شرکت عریض و طویل بودی یه چیزی
نه تو که کل کارمند هات رو میشه با دست شمرد  انصراف از چی من که انصراف ندادم
وقتی میگی  فعلا به این تخصص لازم ندارین پس واسه چی درخواست داده بودی قبلش ؟ من نمیدونم
از همون روز اول عین ادم میگفتی نمی خوایم و منم این همه علاف نمیشدم و توی این مدت میرفتم دنبال یه کار دیگه یه جای دیگه شاید به نتیجه رسیده بودم و این همه استرس بهم واسه یه چیز بی حاصل وارد نمیشد



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر