چهارشنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۹۰

هفته کش دار

این هفته خیلی داره کش میاد خسته ام
صبح بیدار شدم فکر کردم پنجشنبه است خوشحال شدم 
نمیخوام به هیچی فکر کنم نمیخوام نمیخوام هیچ کاری انجام بدم 
فقط بخوابم و بگردم و بچرخم 
صبح ریمل و فر مژه رو جا گذاشتم حیف دیرم شده بود وگرنه بر میگشتم 
دیشب برای اولین بار در تمام زندگیم تنهای تنها ساعت 11 شب توی خیابون بودم 
یادش بخیر 9 به بعد نمیذاشتی تنها برگردم میومدی تا دم خونه میرسوندیم 
قرار بود مثلا سه شنبه چهارشنبه بریم درکه نشد اینم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر