دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۹۰

سرچ ، بیگاری، عکس من و داماد ، لباس عروسی

گفته براش سرچ کنم درباره یه موضوعی خوشم نمیاد اصلن احساس میکنم بیگاریه 
حوصله اشو ندارم هی هم تاکید میکنه 
افتادن به جونم این یه لقمه اینترنت که داشتیم و ازش راضی بودیم کوفتمون شده 
*بلاخره معلوم شد عروسی کی هست باید برم لباس بخرم باید رژیممو سخت تر کنم 
آرایشگاه مدل مو .... پریروز دنبال عکس بودم اون عکس معروف رو پیدا کردم و نشستم به نگاه کردن یادم اومد اون عکس هارو برای چی از بقیه جدا کرده بودم یه احساسی داشتم که نمیشه توضیحش داد شاید اگه من اول ازدواج کرده بودم اینطور نبودم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر