پنجشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۰

تو مهندس این شرکت هستی پس من چیم؟

عصبانیم میخوام به قصد کشت بزنمش
اگر واقعا اینکارو کرده بودم برام مهم نبود میگفتم به درک نوش جونم اصن
فکر کرده کیه؟ چیش از من بالاتره که این توهمو زده
گفته مستانه با من که مهندس این شرکتم  مثل زیر دستش حرف میزنه
اولا که اگه تو مهندسی منم مهندسم دوما کی من اینطور باهات حرف زدم که نه من فهمیدم نه بقیه همکارام ؟
از یه همکار دیگم پرسیدم من واقعا اینجوری باهاش حرف زدم ؟ میگه نه تازه خیلی هم بهش آوانس دادی
حالم ازش بهم میخوره امروزم از صبح هی میاد بالا سر من به بهونه های مختلف سوال جواب میکنه ازم
تا دیروز از سر جاشم بلند  نمیشد ببینه اینجا چه خبره امروز تمام مدت بالا سر من ایستاده هی میگه خانم مستانه این فلان چی میشه ؟
خانم مستانه اون فلان چی میشه ؟
هی میخواد باهاش حرف بزنم
اعصابم رو خرد کرده خوبه حالا همه دیدن من چطوری باهاش رفتار میکنم این رفته پیش رئیس

دلم میخواست همه چی رو ول کنم وسایلمو جمع کنم یه سیلی بزنم تو گوشش و بیام برون 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر