یکشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۹۰

بی خیال آخر ماه و بی پولیش

دیروز صبح زود بیدار شدم خرده فرمایش داشتند  دیدم حالا که بیدارم برم به کارای عقب افتاده برسم
آرایشگاهم دفعه اخر گند زد به ابروهام زنگ زدم دیدم بازم همون زنکه توی این دفتر های تبلیغی که دم در میزارن نگاه کردم همین طور الکی یکی رو انتخاب کردم یعنی چد تا انتخاب کردم زنگ زدم اونی که خوشم اومد
حاضر شدم رفتم انصافا هم قشنگ بود کارش قیمتش هم خوب بود
موقع برگشت یکم مغازه هارونگاه کردم چشمم یه کیف کرم کنفی رو گرفت تازه جنس آورده این مغازه گفتم عصری بر میگردم
ناهار هم سیب زمینی خریدم و خوردم و دوش گرفتم و لباس هامو اتو کردم اتاق رو مرتب کردم اون لاک های زشت نصفه نیمه رو پاک کردم و لاک جدید زدم و حاضر و آماده پول برداشتم و زدم بیرون
 دلم خواست بدون اینکه به آخر ماه و پول کم آوردن فکر کنم خرید کنم و رفتم اون کیف رو خریدم و یه کفش هم باهاش ست کردم صندل چوب پنبه ای سفید و یه شال طرح دار نخی هم خریدم و بی خیال آخر ماه
کلی هم خوشحال و خندان بودم  و خرید برای خونه
نون سنگک خریدم 100 تومن گرون شده توی صف که ایستاده بودم همش داشتم به حرفش فکر میکردم که وقتی برای صبحانش نون سنگک خاش خاشی آوردم تعجب کرد گفت از کجا خاش خاش میخری
شربت سن ایچ آناناس (که من دوست ندارم برای خانم خریدم) حالا میدونم سن ایچ یعنی چی
دوتا جرم گیر من (دستشویی و حمام رو بسابم برق بی افته)
مایع دستشویی کفی اوه(بوش خیلی خوبه)
کرانچی چی توز (همه کرانچی هارو دیروز تولدم بود خوردن من هیچی نخوردم)
دستم داشت میشکست درد گرفته از بس سنگین بودن
اومدم خونه باز پنجره هارو چهار طاق باز کرده پرده هارو زده کنار کولرو خاموش کرده چراغ هارو خاموش کرده
زنک دیوانه روزی هزار بار من باید در دستشویی و حمام رو ببندم چراغ هارو روشن کنم پرده هارو بکشم نمیفهمه
دروغ گو آخه بجز من و تواز صبح  توی این خونه کیه که میگی من نکردم یادم نیست
همون در جا حالم گرفته شد
وسایل رو جابجا کردم
کف زمین رو جرم گیر ریختم  بوش اینبار وحشتناک بود یا من حساس تر شدم ؟ سابیدم برق افتاد زنگ زدم میگه جارو نکشیدی گفتم نه فردا حالا چه عجله ای داری باز این مهمون داریم هول برش داشته
دستم خیلی درد میکنه اذیتم میکنه زود خوابیدم اما تا صبح صد دفعه بیدار شدم و دوباره خوابم برد
*خواب دیدم زنگ زده به موبایلم تا حرف زد شناختمش گفت مستانه هست ؟ من سین هستم مستانه به من احتیاج داره گفتم اشتباه گرفتین.
در حالت عادی من صداشو بخاطر نمیارم اما توی خوابم صداش خودش بود خود خودش با همون لحن اینکه گفت مستانه بمن احتیاج داره یعنی چی من چه احتیاجی به اوندارم آخرین نفر وری زمین که بخوام ببینمش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر