چهارشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۹

چرا گریه میکنم ؟

ازم پرسیدی چرا گریه میکنی؟
جوابی  بهت ندادم
فکر کردی ناراحتم نه اینطور نیست اون گریه از ناراحتی نیست از یه چیز مجهول که خودم هم کشفش نکردم فقط میدونم کی ظاهر میشه
وقتی اینطور گریه میکنم که
مدت زیادی ازت دور بودم دلم برات تنگ شده میخواستمت و نبودی
بعد که میخوامت و هستی گریه ام میگیره مثل ابر بهاری اشک میریزم اما اصلا حال بدی ندارم فکر کنم فقط یه سیستم بدنی باشه که باعث تخلیه احساس های انباشته شده قبلی باشه
هیچ آسیبی بهم نمیزنه
اما تورو اذیت میکنه دست من نیست بارها سعی کردم جلوشو بگیرم نمیشه دقیقا اون لحظه ای ظاهر میشه که نمیخوام که تو رو دارم
خواهش میکنم ناراحت نشو نمیخوام ناراحتیتو ببینم
بهترین راه واسه این وقتها میدونی چیه کشفش کردم بجای ناراحت شدن بغلم کنی و بزاری با خیال راحت گریه کنم اینجوری زودتر گریه ام تموم میشه
میدونم نمیتونی تا یه قطره اشک از چشمام میاد بهم میریزی قدرت هیچ عکس العملی رو نداری
عزیزم دنبال دلیل نباش خودم هم دلیلشو نمیدونم
*کجایی دلم گرفته دلتنگتم
گریه میکنم ها از اون مدل بد هاش که آزار دهنده است دلیلشم معلومه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر