سه‌شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۸

تو از آن دیگری هستی .سند خیانت

دیگه نمی خوامت
اونطوری هم به من زل نزن نیشتم ببند آره من یه روزی گفتم لبخندت زیباست اون روز فقط من بودم و تو نه حالا که نمیدونم یکنفر دیگه هم هست
که تا شب کار داری و ساعت 10 شب میای خونه
خودتی پسرم خودتی
شاید مادر بیچاره اتو گول بزنی ولی منو نمیتونی
دوست دارم فقط بدونم کیه چیه ؟کیه که بالاخره تونست دلت رو بدست بیاره کیه که به قول تو برات پیش اومده
چیه هم از آخور هم از توبره می خوای نه زرنگ من نمی خوام
اینطوری هم خودتو بهم نچسبون نزدیکم هم نیا
که چی دستمو انقدر محکم میگیری و توی دستت نگه میداری
یادم نمیره ا س ا م ا س بازی اونروزت تمام مدت پیش من

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر