سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۸

بیا و مهربون باش

گفته بودم دلم رو میشکنی زود شکوندی
چرا چرا من ؟
اون همه ذوق و شوق واسه دیدنت با تمام خستگی و مریضیم و بی خوابیم با دقت و وسواس حاضر شدم
تو خودت این قرارو گذاشتی تو خودت خواستی وقتی صبح گفتی کارت زیاده که من هیچی نگفتم اما عصر تو بودی که ا س ا م ا س زدی که ساعت ... میایی

بی رحم آدم بیست دقیقه به قرارش مونده به کسی که میدونی دلتنگت شده میگی کار دارم نمیام میگی مجبوری بمونی جایی که هستی

آره من تنهام اما به تنهاییم هیچ وقت عادت نمیکنم آره من دل شکسته ام اما بازم توی این دنیای بی رحم دنبال عشق میگردم
من با قلبم زندگی میکنم
اصلا دیشب فهمیدی که برای اولین بار اسمتو صدا کردم
(من زیاد انگیزه ای ندارم که به تو بدم )(زندگی اجبار است )
چرا مدام اینو تکرار میکنی
میدونی دیشب احساس کردم برگشتم به یک سال پیش برگشتم به روزی که فهمیدم اونی که همه زندگیمو به پاش ریختم یه دروغ گو خائن هست
زار زدم شکستم خرد شدم هیچی ازم باقی نموند
پیش خودت چی فکر میکنی ؟
بهم گفتی میخوام کجای زندگیت باشم وسطش خوبه ؟
نه وسطش خوب نیست من میخوام تمام زندگیت باشم همه همش از بالا تا پایین
بیا و مهربون باش بزار هردو اونچه بهمون گذشته فراموش کنیم بزار کنار هم و برای هم باشیم دردی که من کشیدم تو هم کشیدی تازه تو دردت عمیق تر از من بوده چون من به راحتی دربارش حرف میزنم تو حتی حرف زدن دربارش هم ازارت میده حتی جایی که اون بوده حاضر نیستی پا بزاری
تو پتانسیل اینکه تکیه گاه من باشی داری میتونی مودونم که میتونی
نمیدونم چه کنم
از دیشب تا حالا ازت خبری نیست منم خبری ازت نمیگیرم چون نمیخوام به زور وادارت کنم
هر وقت خودت خواستی و احساس کردی لازمه خبرم کن سعی میکنم صبور باشم سعی میکنم بی خیال باشم میدونم که نمیتونم اما سعیمو میکنم تو رو میخوام برای خودم یکم سخته و باید مدارا کنم
تورو میخوام ؟ واقعا تو رو میخوام ؟
نمیدونم بعضی وقتها نمیدونم

پ ن : نه مثل اینکه واقعا مهربون شده همین الان گفت (سلام خوبی خانمی ؟)اونم صبح کله سحر

۲ نظر:

  1. سلام. خوبی مستانه؟
    خبری از گوگل تاکت نشد؟!!!!!
    دیر به دیر کانکت میشی؟
    آره؟
    چرا اینقدر غمناک مینویسی؟ اینقدر تلخ؟ واقعااین احساسات حقیقیه یا مجازی؟
    امیدوارم شاد باشی. شاد شاد.
    به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند، رونده باش، امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش!!!

    پاسخحذف
  2. خوبم بهترم غمگینم تلخم اما بعضی وقتها تک ضربه های شادی هم پیدا میشه این جمله رو یادم میمونه به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند، رونده باش، امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش!!!

    پاسخحذف