سه‌شنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۸

18 بهمن در آغوش تو

نمیشه گفت آغ و ش های زیادی اما از بین آغ و ش هایی که تا حالا من تجربه کردم تو از همه آروم تر و آرامش بخش تر بودی دلم میخواست تا آخر دنیا همون طور ب غ ل ت بشینم و تو دستت رو دورم حلقه کنی و آروم شونم رو نوازش کنی

انتظار این حجم از علاقه رو از طرف تو نداشتم غافلگیر شدم حسابی
با اینکه حال خوبی نداشتم اما ع ش ق رو میفهمیدم کاشکی این اتفاق توی یه روز بهتر افتاده بود یه روز که من سر حا ل بودم و مجذوب و آماده ع ش ق
نه روزی که دنیام ویران شده بود و خودم کتک خورده و پریشون هاج و واج مونده
عزیز تر از جانم چرا (میخواستم بپرسم چرا اون موقع که من میخواستمت تو ازم فرار کردی چرا گذاشتی من بازم به خطا برم )یاده حرف خودت افتادم که گفتی بعضی راه های به ظاهر اشتباه رو باید طی کرد تا به اون مقصد مورد نظر رسید

تصمیم گرفته ام جز تو ک س ی را نخواهم بزار هر چقدر میخواد طول بکشه اون آرامشی که با تو تجربه کردم هیچ جا دوباره پیدا نمیکنم بی خود نگردم خودمو خسته و دلشکسته کنم
حق با توست من عجولم برای داشتن تو عجله دارم تورو همین حالا میخواهم زود زود

ببین عزیز جونم اون روز هر چی گفتی چون حالم خوب نبود هیچی نگفتم اما دلم میخواد دهنت رو خرد کنم وقتی میگی خواهر یا برادر
منو گول نزن این فقط یه پوشش است برای تو من ج ن س ع ش ق یه مرد رو خوب بلدم ع ش ق یک مرد به یک زن
همین طور جنس ع ش ق یک برادر به یک خواهر
مال تو اولی بود خودتو به اون راه نزن تو عاشقی عمیق و گرم و حتی گاهی پور شور اما محافظه کاری
نوع گرفتن دست هام نوع ن وا ز ش دستم و چ س ب و ن دن من به خودت نوع ب غ ل کردنت
همه گویاست اون سرمای دست های همیشه گرمت از ع ش ق بود
دوستت دارم و میدونم که میدونی من بهت گفتم کاشکی تو هم جرات کنی و واضح بگب که دوستم داری
من بازهم به سمت تو قدم برداشتم این بار نوبت توست به سمتم یک قدم برداری منتظرت هستم زود باش من عجولم
*راستی من چقدر در مورت اشتباه کردم تو به تمام جزئیات دقت میکنی و حواست هست
**تنها مشکل تو دار بودن توست که من باید همه جا رو زیر و رو کنم تا خودم پیدا کنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر