یکشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۸

جواهر سازی مستانه

مامان و بابا در دو نوبت جداگانه پیشنهاد دادن حالا که بیکارم حوصله ام سر میره برم یه کلاسی چیزی دوره ببینم
البته گزینه های اون ها اصلا جالب نبود
گفتم حالا که قراره برم دوره ببینم به علاقم برسم
من طلا سازی و جواهر سازی دوست دارم
یکی از آرزوهامه که یه روز طلا ساز بشم و خودم جواهر طراحی کنم (امری باشه چیز دیگه ای میل ندارین )
امروزعزم ام رو جزم کردم شایدم جزمم رو عزم کردم حالا فرقی هم نداره رفتم یه آموزشگاه سوال کردم
یه دوره 8 ماهه داره که در سه گرایش آموزش میده و جالب ترینش که من فکرشم نمیکردم فروشندگی بود
یعنی اسم یکی از گرایش ها فروشندگی بود
شهریه اش به نسبت گرون بود البته گرون از نظر خانواده بنظر من که عالی بود ولی چون این آموزش از نظر اون ها به هیچ دردی نمیخوره صرفا یه خواست بچگانه است و ارزش خرج کردن این پول رو نداره گرونه
مهم نیست یه روزی پول دار میشم خودم این آرزوم رو بر آورده میکنم حالا میبینن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر