جمعه، مهر ۱۰، ۱۳۸۸

گریه پدر

اومده بود واسه خداحافظی با مامانم صحبت کرده بود من نبودم

الان دیگه اونجا رسیده و یکی دو روزی رو گذرونده

میگفت اینجا جای پیشرفت نداره

دلم میخواد اونجا پیشرفت کنه اما بیشتر دلم میخواد بر گرده ایران

هر جا هستی خوش باشی کوشا

مامانش میگفت برای اولین بار گریه باباشو دیده وقتی که از فرودگاه اومدن و اون پرواز کرده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر