پنجشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۸

اهم اخبار تو

برنامه چهارشنبه که رفت روی هوا

اما پنجشنبه صبح سر جاش بود
چیزای زیادی فهمیدم هر چندنا امید کننده بود برام

بشدت قد و یکدنده و سر سخت هستی حتی توی حرفات هم کوتاه نمی آیی
در مقابل اینکه چرا رنگ روشن نمی پوشی جواب دندان شکن دادی که دوست داری
نتونستم دوش به دوشت راه برم چون تو تند راه میری و من مجبور بودم دنبالت بدووم (البته کمی )

ساکت تر از اونی که فکر کنم هستی تقریبا حرفی برای گفتن نداشتی
روح به پرواز در اومدت رو یک لحظه هایی دیدم
به شدت می خواستی حمایتم کنی و مراقبم باشی مخصوصا اون از خیابون رد شدنت کلی سر صبح خندیدم

خیلی عزیزی ولت میکردم کمرم رو محکم میگرفتی و میچسبوندیم به خودت خیلی داشتی خودت رو کنترل میکردی


یادم رفت در باره کفش هات بگم

و اون وداع آخر .........




از اینکه کنارم بودی چه احساسی داشتی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کاشکی میدونستم از چشم تو چطورم


دوستت دارم اما میدونم به درد هم نمی خوریم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر