پنجشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۹۰

برو بابا جمعش کن

1- داره حرف میزنه از اولین لحظه ای گوشیشو جواب میده صدای یه زن جوونه که ازش سوال میکنه کجا بوده و چرا جواب نمیداده سعی داره قانعش کنه (عزیزم بزار منم حرف بزنم عزیزم رفته بودیم رستوران عزیزم آنتن نداره اونجا)
حالم بد شد بعد میشینه میگه من دوست دختر ندارم پس این عمه من بود ؟

2-میگم بریم بیرون میگه مریضم حال تهوع دارم صداشم گرفته 
یک هفته بعد میگم بریم بیرون میگه نه تمام تنم درد میکنه از خونه بیرون نمیام حوصله ندارم 
سه روز بعد میگم بیریم بیرون میگه امتحان دارم پس فردا 
پس فرداش میگم حالا که امتحان دادی بریم بیرون میگه نه باشه بعد از امتحان ها 
یعنی تو پنجشنبه عصر میشینی بکوب درس میخونی جون خودت ؟
اولش که کار داری بعد که مریضی بعدش که امتحان داری امتحانتم میدی باز میگی نه
حالم بد شد باور نمیکنم تو داری پنجشنبه عصر درس میخونی 

3-این روزها به هر کس میرسی میگه درس دارم انگار ما درس نداشتیم آخه چرا دروغ میگین یعنی شما تمام 24 ساعتو دارین درس میخونین به اندازه یه بیرون رفتن 2 یا 3 ساعته وقت ندارین ؟ جمع کنین این مسخره بازیارو

 4- میگم اون قسمت بدون هسته هندونه رو برام بزار میگه منظورت گلشه دیگه میگم آره و برام میزاره 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر