سه‌شنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۸

مشاور زیبایی و بی خودانه سرمو انداختم پایین رفتم

1- امروز یه اشتباهی کردم به حرف عقلم گوش نکردم و احساساتی بازیو همزمان تنبل بازیم گل کرد و پاشدم رفتم جایی
که در بدو ورود بصورت کاملا نرم و نازک و لطیف حالیم کردن که غلط کردم رفتم اونجا
همش دارم سعی میکنم بهش فکر نکنم بی خیال باشم بگم گذشته تموم شده اما بازم هر چند دقیقه یه بار یادم میاد که به آبرو و اعتبارم خدشه وارد شده و از دست خودم عصبانیم میشه

2- بهم گفتن پوست صورتم خشکه و بهتره با یه متخصص پوست مشورت کنم ولی من هرچی توی ایینه نگاه کردم اثری از خشکی ندیدم حالا نمی دونم اخر این قصه کجاست
قرارا شد با یه خانم دکتر متخصص کار درست دیدار داشته باشم و در مورد مراقبت از پوست بهم راه کار ارائه بده تا چه پیش آید

3- آخه چرا رفتم باید بر میگشتم خریت کردم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر