دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸

مستر کنه خدای اعتماد به نفس

ای خدا
آخه تو امروز اونجا چه غلطی میکردی ؟

حوصله ات رو ندارم دست از سرم بردار
فکر میکنی کی هستی حالا این همه خودتو دست بالا گرفتی
همه واله و شیدای تو هستن جون خودت
همه منتظرن تو بیای طرفشون دست از پا نشناخته عاشقت میشن جون خودت

مردشورتو ببرن

لعنتی
من اونجا رو دوست دارم حالا دیگه نمی تونم بیام چون اگه بیام باید ریخت نحس تورو ببینم که مثل عجل معلق صبح تا شب اونجا پلاسی و آسایشم رو سلب میکنی

گم شو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر