سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۹

غصه نخور

به کسی احتیاج دارم نگرانم باشه براش عزیز باشم و بهم اهمیت بده برام وقت بزاره ازم سوال کنه از صبح تا شب کجام چیکار میکنم در چه حالم کارهام برنامه هام براش مهم باشه
دیگه جایی ندارم خیلی قبلا زیاد میدیدمش حالام که کار روی کار از صبح تا ساعت 9 یا 10 شب کار میکنه رو به سمت صفر میل کردم
امروزم که زنگ زدم به بد ترین شکل بهم فهموند که مزاحم شدم و قطع کنم
میخواستم بنویسم همه چی تموم شده اما نتونستم و صبر کردم صبر میکنم تا شنبه الان آمادگی این ضربه رو ندارم روز شنبه برام مهمه چون وضعیت کاریم مشخص میشه و به یه ثباتی میرسه

هر چند زیاد نمیشه روش حساب کرد
حوصله یه رابطه جدید دیگه هم ندارم و از اون طرف هم نمیخوام تنها بمونم و حوصله تنهایی رو ندارم از یه طرف دیگه هم مهندس نمی تونه خواسته های منو بر آورده کنه
چه کنم
میگه غصه نخور جور میکنیم ببینیم همدیگه رو
اینکه غصه نخورم خوبه اینکه میگه غصه نخورم خوبه تا حالا کسی بهم نگفته غصه نخور

دیشب صداش کردم جواب داد
تا کی وقتی نصف شبی صدات میکنم جوابم میده میگه جانم
تا کی باید صبر کنم که خبری ازش بشه
دیروز هیچ کاری به کارش نداشتم بعد شب که ا س ا م ا س زدم میگه چه عجب یه خبری ازت شد
تا کی صبر کنم
دلم براش تنگ میشه دلم براش خیلی تنگ میشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر